۱۳۸۹ مهر ۱۵, پنجشنبه

تکنواوژی و آدمها

مطالب زیادی در باب مضرات و آفتهایی که تکنولوژی و عصر مدرن برای آدمیان به ارمغان آورده نگاشته شده است. از گرم شدن کره زمین بگیر تا افسردگی و انزوا. حتی جایی خواندم که یک تحقیق در انگلستان 25% طلاقهای این کشور را ناشی از فیسبوک دانسته است.

اما با وجود تمامی اینها برای من تکنولوژی و بالاخص اینترنت یک برکت است. برکتی که باعث نزدیکی من به دوستانم می شود. آنانی که هزاران کیلومتر از آنها دورم و سالهاست آنها را ندیده ام. و گاها از حالشان کاملا بی اطلاع هستم.

برای مثال چند روز پیش یکی از دوستانم که به قول خودش چیزی حدود 11 سال از آخرین دیدار ما می گذرد مرا روی وب پیدا کرد. قلم عاجز است که بگوید چقدر از دیدن پیغامش خوشحال شدم. ( توی پرانتز باید بگم که این مسرت از باب پیدا کردن یک دوست قدیمی نشان بر آن دارد که هنوز آن خون دوست محوری شرقی در رگهایم جریان دارد. و البته هر روز بیم آن می رود که با زندگی در غرب آنرا از دست بدهم)

آری به میمنت عصر جدید می توانی همچنان با کسانی که روزگاری بخشی از دنیایت بوده اند در تماس باشی. می توانی دنیای گذشته حال و آینده ات را به هم پیوند بزنی. با دوستان خود هر کجا که باشی و باشند گپ بزنی و از حال هم خبر دار شوید.

فکرش را بکن. امروز به راحتی می توانی با یک نفر در هر کجای دنیا به را حتی حرف بزنید و تصویر هم را مشاهده کنی. چنین کاری قرنها جزوی از رویاهای بشر بوده است. نمی خواهم حرفهای بو دار بزنم ولی شاید داستانهایی که در باب طی طریق آدمهای روحانی می شنویم زاده همین رویاست. رویایی که امروز به واقعیت بدل گشته است. و برای آن لازم نیست مرد روحانی باشی. لازم است تنها یک دوربین و یک کامپیوتر داشته باشی!