۱۳۸۹ مرداد ۱۰, یکشنبه

یک روز در طبیعت



امروز با سه تن از دوستان رفتیم کوهنوردی. و البته چه کوه سربزی. گاهی اوقات تا لب مسیر پر بود از بوته هایی که گاها قدشان از ما بلندتر بود، و بعد درختان سر به فلک کشیده. جدا ایالت واشنگتن جزو یکی از سرسبزترین مناطق دنیاست و بی دلیل نیست که در آمریکا به آن ایالت همیشه سرسبز گفته می شود.


اسم مسیر مسیر دریاچه سرین[1] بود. طول مسیر (رفت و برگشت) در حدود 13 کیلومتر بود و قله در ارتفاع حدودا 900 متری از سطح دریا قرار داشت. در بالای کوه یک دریاچه طبیعی بود که از آب برف و باران تغذیه می شد. چه آب تمیزی. به راحتی می توانستی کف آب را تا چند ده متر آنطرفتر ببینی (البته اگر مه ادجازه می داد.) آب دریاچه به آبشاری می ریخت که با منظره ای که از دره می توانستی ببینی یک صحنه واقعا رویایی را رقم زده بودند. چه لذتی داشت وقتی در گرمای تابستان قطرات ریز آبشار به بدنمان می خورد.

مسیر رفت اندکی دشوار بود. گاهی مسیر سنگی می شد و گاهی با شیب حدودا 40 درجه مواجه می شدیم. در جای جای مسیر، انجا که یا شیب خیلی تند داشت و یا خیلی سنگی بود پله های چوبی کار گذاشته بودند. الحق که باید دست مریزاد گفت که راه را برای ما هموار کرده بودند.

وقتی با تمام سختی ها و مشکلات سر راه به قله می رسی همه چیز فراموش می شود. زیبایی زندگی همین جاست. برای رسیدن به قله باید کوشید، عرق ریخت و بر سختیها غلبه کرد چرا که به محض حصول هدف تمام اینها به تاریخ خواهند پیوست.

به راستی که بودن در طبیعت و دیدن این همه زیبایی آدمی را از دغدغه های دنیا بیرون می کشد و روح و روان را تسلی می بخشد. آنگاه است که دوست داری بنشینی و شعر بخوانی و شعر بگویی:

دلم گرفته امشب هوای گریه دارم
چون ابرک بهاری تنها و بی قرارم

خواهم که چون کبوتر بار سفر ببندم
از این دیار غربت عمری در فرارم

هر شب مست و حیران در کوچه ها روانم
جز این پیاله هیهات یار دگر ندارم


[1] lake Serene