ریشه یابی مشکلات مسلما امریست ضروری و مفید چرا که تا حد خوبی از پیش آمدی دوباره جلوگیری می کند. با این وجود آنچه گاه به فراموشی سپرده می شود آن است که رفع مشکل کنونی اگر ارجح به ریشه یابی نباشد انزل نیست. حال آنکه در کشور ما مورد اول به خوبی انجام می گیرد. مقالات، مصاحبه ها و نوشتار های زیادی پیدا می شود (و از جمله خود این نوشتار) که سعی در ریشه یابی مشکلات می کنند و حتی گاه راه حلهایی نیز ارائه می شود. حال آنکه کسی به دنبال حل مشکل و پیگیری میلیونها راه حل ارائه شده نمی رود. برای نمونه نگاه کنید سالیان درازیست که هر نسل، نسل قبل خود را به بی کفایتی، ساده لوحی و کج فهمی متهم می کند و مشکلات امروز را ناشی از تصمیمهای غلط آنها می داند. حال آنکه همین نسل نمی کوشد تا اندکی از ناراستیهای به وجود آمده (حال به هر دلیلی) را مرتفع نباید. چنین دیدگاهی به دنیا و موانع رو به رو حاصلی جر انباشت هر روزه ناکارمدیها ثمره دیگری به بار نمی آورد.
به امید آنکه روزی مهندسان واقعی زمام امور را به دست گیرند و برای کاستیهای کنونیمان راه کارهایی عملی به اجرا در آورند.